رتبه‌بندی دانشگاهی: مبانی نظری، اصول، نوع‌شناسی و آسیب‌شناسی

آموزش عالی در جهان طی چند دهه اخیر دستخوش تغییر و تحولات زیادی شده است. از جمله این موارد می‌توان به پررنگ‌تر شدن نقش آن در رقم زدن تحولات اجتماعی در سطح کشورها و نیز در سطح جهان اشاره کرد. امروزه آموزش عالی و نظام‌های دانشگاهی در تولید علم و تربیت نیروی متخصص (بریجز، جوسویسین، جوسویسیوس، مک‌لافلین، و استانکوویسیوس ، 1389، ترجمه سیمبر) و به دنبال آن در دستیابی کشورها به رشد و توسعۀ پایدار، نقش مهمی ایفا می‌کنند (بازرگان،  فراستخواه، مهرعلی‌زاده، معماریان، مهرام، و نورشاهی ، 1396). بدین­‌ترتیب آموزش عالی در کانون توجه ذی­نفعان گوناگون آن قرار گرفته و به سمتی پیش رفته است که این ذی­نفعان، خواستار دریافت اطلاعاتی به زبان ساده برای تصمیم‌گیری‌های خود هستند. بنابراین نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاهی برای پاسخ­گویی به این خواست عمومی شکل گرفته‌اند. این نظام‌ها طی دو دهه اخیر، رشد بسیاری یافته‌­اند، به­‌نحوی‌­که اکنون تبدیل به یکی از کلان‌روندهای تأثیرگذار آموزش عالی در سطح جهان شده‌اند. با توجه به اهمیت نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاهی، در این اثر به بررسی آنها می‌پردازیم.

در نوشتار کنونی، در فصل نخست، کلیاتی درباره تعریف، تاریخچه و اهداف شکل‌گیری نظام‌های رتبه‌بندی ارائه می‌شود. بر اساس هدف، رتبه‌بندی‌های دانشگاهی را می‌توان به سه نوع «یکسان، مبتنی بر رشته و رتبه‌بندی با اهداف خاص» تقسیم‌بندی نمود که توضیحات بیشتر در این فصل ارائه می‌شود. در فصل دوم به نوع‌شناسی و مقایسۀ مشهورترین نظام‌های رتبه‌بندی یکسان پرداخته خواهد شد که هدف اصلی آنها، ارائه رتبۀ برترین مؤسسات آموزش عالی در سطح جهان است. این نظام‌ها عبارتند از شانگهای، تایمز، کیو.‌اِس، پی.‌آر.‌اس.‌پی.‌دابلیو.یو.آر، یو.آر.اِی.‌پی، وبومتریکس، سایمگو، سی.‌دابلیو.یو.آر، لایدن و آی.‌اِس.‌سی. در فصل سوم، نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاهی ملی و نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاهی خاص نظیر نظام‌ رتبه‌بندی دانشگاهی ایمن و سبز بررسی می‌شود. هدف از نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاهی ملی، سوق دادن بخش آموزش عالی در هر کشور به سوی اهداف مدنظر است. هدف در رتبه‌بندی دانشگاه ایمن و سبز، دستیابی به ملاک‌ها و شاخص‌های مدنظر در این نظام‌های رتبه‌بندی است. در فصل چهارم، وضعیت دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی ایران در نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاهی جهانی، بررسی و آمار آن ارائه می­شود.

در فصل پنجم، مطالبی درباره مبانی نظری شکل‌گیری نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاهی بیان خواهد شد. در این راستا، مواردی نظیر فرامرزی‌سازی، نئولیبرال‌سازی، مدیریتی‌سازی، پذیرش حالت غیر سلسله‌مراتبی حکمرانی و تنش میان فرایندهای استعماری و پسااستعماری به‌­عنوان مبانی نظری و زمینه‌های شکل‌گیری رتبه‌بندی دانشگاهی تبیین می­‌شود. در فصل ششم، مطالبی دربارۀ اصول رتبه‌بندی دانشگاهی ارائه می­‌شود. این مطالب در بردارنده جمع‌بندیِ مواردی است که صاحب‌نظران مطرح کرده‌­اند و نیز در بردارنده مواردِ مندرج در بیانیه برلین درباره اصول رتبه‌بندی دانشگاهی است. در فصل هفتم، تأثیرات نظام‌های رتبه‌بندی بر مؤسسات آموزش عالی – مانند تأثیر رتبه‌بندی بر رفتار و شیوۀ عمل مؤسسات آموزش عالی، قراردادهای مالی، جهت‌گیری و واکنش احتمالی آنها – و مزایای پدیدۀ رتبه‌بندی دانشگاهی بررسی می­‌شود.

در فصل هشتم، آسیب‌های نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاهی به‌­طور خاص و آسیب‌های پدیدۀ رتبه‌بندی دانشگاهی به‌­طور عام بر آموزش عالی و راهکارهای برطرف کردن و یا به حداقل رساندن این آسیب‌ها بررسی می­‌شود. شایان ذکر است که برخی از این آسیب‌ها ناظر بر روش‌شناسی هستند که قابل برطرف شدن و یا قابل کاهش هستند؛ اما برخی از این آسیب‌ها در ذات رتبه‌بندی دانشگاهی هستند و غیر قابل برطرف شدن. در فصل نهم، آیندۀ نظام‌های رتبه‌بندی در قالب هفت سناریوی محتمل بررسی می­‌شود. در یک طرف این سناریوها، بدبینانه‌ترین حالت و در سر دیگر آن، خوشبینانه‌ترین حالت از منظر مطلوبیت نظام‌های رتبه‌بندی دانشگاهی ترسیم و تشریح شده است. در فصل دهم نیز به بررسی تجارب مالزی، چین، تایوان، لهستان و برخی از کشورهای آفریقایی درباره شیوۀ به‌کارگیری نظام‌های رتبه‌بندی پرداخته می‌شود.

این کتاب توسط انتشارات پژوهشکده سیاست‌پژوهی و مطالعات رابردی حکمت چاپ و منتشر گردیده است.