محمد باقر شیرمهنجی | پیشگام بودن بانک مرکزی ایران در راهاندازی رمز ارز ملی: فرصت یا چالش؟
مقدمه
در طول تاریخ، پول و پرداخت پیوسته در حال تغییر بوده است و این مسئله در عصر دیجیتال نیز صادق است. در دهههای اخیر، بسیاری از کسب وکارها به سمت ارزهای دیجیتال حرکت کردهاند و پیشرفت فناوری و نوآوری مالی، مجموعهای از رمز ارزها را از سال 1980 تاکنون ایجاد کرده است؛ بهطوریکه براساس برخی از آمارها، قریب به 5000 نوع رمز ارز پایه در جهان وجود دارد و همچنان در حال افزایش است. برخی از آنها تا حد زیادی مقبولیت یافتهاند، از جمله این رمز ارزها، بیتکوین (BTC)، اتریوم (ETH)، تتر (USDT)، ریپل (XRP)، لایتکوین (LTC) و دش (Dash) است. تعداد روزافزون این ارزهای دیجیتال و برخی مزایای آن به همراه تسریع روند کاهشی استفاده از پول فیزیکی در طول همهگیری COVID-19، کشورها را بر آن داشته است که نسبت به صدور ارزهای دیجیتال ملی اقدام نماید.
رمز ارزی به پشتوانه ریال
در پاییز 1400، زمزمههای راهاندازی رمز ارز ملی مطرح شد و به گفتۀ معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی، در بهمن ماه سال 1400، شورای پول و اعتبار، برخی مقررات مربوط به رمز ارز ملی را به تصویب رساند؛ اما بعد از تصویب آن، برخی اقدامات فنی انجام شد و در پی آن، زیرساختها دچار تغییراتی شد که اجرای طرح راهاندازی رمز ارز ملی را به تأخیر انداخت. طبق گفتۀ معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی، موضوعات فنی و زیرساختهای لازم برای ایجاد رمز ارز ملی نهایی شده است. نکته قابل ذکر درباره این رمز ارزهای ملی، پشتوانۀ آنهاست. رمز ارزهای دیگر با توجه به غیر متمرکز بودن آنها، پشتوانهای از جنس مقبولیت در میان مردم دارند؛ اما رمز ارز ملی بهصورت متمرکز راهاندازی شده (توسط بانک مرکزی) و پشتوانۀ آن، ریال است. پشتوانۀ ریال به این معنی است که به ازای صدور یک واحد رمز ارز ملی، یک ریال در بانک مرکزی مسدود خواهد شد. همچنین این رمز ارزها بر بستر بلاکچین خصوصی مدیریت میشود و امنیت زیادی دارند؛ به این صورت که فرد متقاضی با دادن اطلاعات هویتی، نسبت به دریافت رمز ارز ملی اقدام میکند و تمامی تراکنشهای فرد، زیر نظر شبکه بنیانگذار بلاک اصلی قرار دارد. این مکانیسم، امکان هک و سرقت اطلاعات را از بین میبرد.
روند جهانی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی[1] (CBDC)
در حال حاضر 105 کشور در حال بررسی ارزهای دیجیتال متمرکز هستند. این کشورها مجموعاً 95 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میدهند. نمودار زیر، مراحل توسعۀ رمز ارز بانک مرکزی (CBDC) را که این کشورها در آن قرار دارند، نشان میدهد.
ده کشور تاکنون ارز دیجیتال خود را راهاندازی کردهاند؛ از جمله نیجریه در آفریقا و جامائیکا در دریای کارائیب. باهاما در هند غربی، اولین کشور در جهان بود که یک ارز دیجیتال بانک مرکزی ملی به نام Sand Dollar را در اکتبر 2020 راهاندازی کرد. بزرگترین اقتصادهای جهان، در حال بررسی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی از جمله ژاپن، هند، روسیه و کره جنوبی هستند. ایالاتمتحده و بریتانیا در حال تحقیق درباره CBDCها هستند، اما هنوز متعهد به معرفی آنها نیستند. در فوریه 2022، بانک مرکزی هند اعلام کرد که روپیه دیجیتال را تا پایان سال 2023 معرفی خواهد کرد. بانک مرکزی سوئد (Riksbank)، پس از کاهش استفاده از پول نقد، شروع به توسعۀ نسخه الکترونیکی کرون (به نام e-krona) کرد. بانک انگلستان (BoE) هنوز در حال بررسی ادغام CBDC در سیستم مالی خود است. بانک کانادا (BOC) به تحقیق درباره اجرای CBDCها ادامه میدهد. بانک مرکزی اروپا، پس از بررسی سناریوهای طراحی احتمالی برای راهاندازی یورو دیجیتال و مشاوره با سهامداران، تصمیم به راهاندازی یک پروژه CBDC با مرحله بررسی گرفت که از اکتبر 2021 تا اکتبر 2023 ادامه خواهد داشت.
همانطور که مشخص است، بسیاری از کشورهای جهان و اکثر کشورهای توسعهیافته در مراحل تحقیق و توسعه رمز ارز ملی قرار دارند. اما بانک مرکزی ایران قصد دارد تا با رونمایی از رمز ارز ملی در سال 1401، پیشگام در این حوزه باشد. با توجه به مزایا و چالشهایی که متوجه رمز ارز ملی است، بررسی حساسیت، دقت و تعلل کشورهای جهان درباره راهاندازی رمز ارز ملی حائز اهمیت است.
مزایای رمز ارز ملی
بانک مرکزی اروپا میگوید که یورو دیجیتال، راهی «سریع، آسان و امن» برای مردم جهت پرداختهای روزانه خواهد بود. این امر به مردم، «انتخاب بیشتری در مورد نحوه پرداخت» میدهد و همچنین شمول مالی را افزایش میدهد. بر اساس دادههای بانک جهانی، حدود 1.7 میلیارد بزرگسال در سراسر جهان به حساب بانکی دسترسی ندارند. این مانعی برای کاهش فقر است. با آسانتر کردن و ایمنتر کردن دسترسی به پول، ارزهای دیجیتال بانک مرکزی بهطور بالقوه میتوانند شمول مالی را بهبود بخشند. انعطافپذیری سیستمهای مالی نیز میتواند تقویت شود. صندوق بینالمللی پول میگوید که اگر در یک فاجعه طبیعی یا شکست یک شرکت، پول نقد برای پرداخت در دسترس نباشد، یک CBDC میتواند این موضوع را پشتیبانی نماید. کاهش جرائم مالی، یکی دیگر از انگیزههاست. پول نقد اساساً غیر قابل ردیابی است و این به تسهیل جرم کمک میکند. بنابراین ارزهای دیجیتال بانک مرکزی میتواند شفافیت جریان پول را بهبود بخشد.
ارزهای دیجیتال بانک مرکزی همچنین خطرهای استفاده از ارزهای دیجیتال را به شکل فعلی کاهش میدهد. ارزهای دیجیتال، بسیار پرنوسان هستند و ارزش آنها دائماً در حال تغییر است. این نوسانات میتواند باعث استرس مالی شدید در بسیاری از خانوارها شود و بر ثبات کلی یک اقتصاد تأثیر بگذارد. CBDCها که دولت از آنها حمایت و بانک مرکزی، آنها را کنترل میکند، ابزاری پایدار برای مبادله ارز دیجیتال برای خانوارها، مصرفکنندگان و کسبوکارها فراهم میکنند.
علاوه بر موارد یادشده، این رمز ارزها به شخص ثالثی برای کنترل و نظارت دارایی فرد، نیازی ندارند و افراد در هر حال به پول خود کنترل کامل خواهند داشت. همچنین استفاده از رمز ارز ملی در انجام تراکنشها نسبت به تراکنشهای بانکی، هزینه کمتر و سرعت بالاتری خواهد داشت. از دیگر ویژگیهای این رمز ارزها، ارائه خدمات کارآمد بدون نیاز به تسویه بینبانکی و
چالشهای فنی آن و در عین حال کاهش سرعت و هزینه انجام تراکنشهاست؛ زیرا پرداخت با این رمز ارز بهصورت آنی صورت میگیرد. علاوه بر موارد مطرحشده، این رمز ارزها، توانایی ذخیرۀ اطلاعات و پایش مسیرهای تراکنش را دارند؛ به این صورت که از لحظه ایجاد رمز ارز میتوان تمامی تراکنشهای انجامشده توسط آن را ذخیره کرد. این موضوع باعث ایجاد شفافیت در گردشهای پولی و جلوگیری از پولشویی و فساد میگردد.
چالشهای رمز ارز ملی
بیتوجهی به چالشهایی که متوجه رمز ارز ملی است، میتواند منجر به نابودی آن شود و هزینههای زیادی را بر فضای اقتصادی کشور تحمیل کند. برای مثال در کشور اکوادور، سطح پایین اعتماد به بانک مرکزی، منجر به لغو ارز دیجیتال آن، سه سال پس از عرضه در سال 2017 شد. مجمع جهانی اقتصاد هشدار میدهد که با پول دیجیتال، خطرات ناشی از جعل، سرقت و شکست شبکه میتواند «عواقب فاجعهبارتری» نسبت به پول نقد داشته باشد. همچنین میافزاید که چالش دیگر این است که چگونه ارزهای دیجیتال بانک مرکزی را بهطور گسترده در یک کشور در دسترس همگان قرار دهیم، تا اطمینان حاصل شود که به جای بدتر کردن شمول مالی، آن را بهبود میبخشند. علاوه بر این بانکهای مرکزی باید در نظر بگیرند که چگونه اطمینان حاصل کنند که پولشان میتواند یک لنگر پرداخت در دنیای دیجیتال باقی بماند.
کشورها باید چارچوبهای فنی و قانونی مناسبی را قبل از انتشار ارزهای دیجیتال داشته باشند. تمرکز دادهها در دست بانکهای مرکزی میتواند منجر به افزایش خطرهای حریم خصوصی برای شهروندان شود. اگر دادههای پرداختی همه شهروندان در پایگاههای اطلاعاتی یک بانک مرکزی متمرکز شود، انگیزههایی برای حملات سایبری ایجاد میکند و خطر سیستماتیک بالایی برای نظارت فردی یا عمومی ایجاد میکند. فقدان امنیت ممکن است به بیاعتمادی شدید کاربران تبدیل شود. نگرانیهای امنیتی در زیرساخت CBDC که الزامات و انتظارات امنیتی آن بالاست، ممکن است به کاهش قابل توجه اعتماد کاربران تبدیل شود.
اگر یک CBDC خارجی بهطور گسترده پذیرفته شود، این میتواند در نهایت جایگزین ارز یک کشور ضعیفتر شود. این خطر برای کشورهای کوچک با ارزهای ناپایدار و اقتصاد ضعیف بیشتر خواهد بود؛ بهویژه اگر CBDC در یک اقتصاد بزرگ منتشر شود. نوآوری دیجیتال ممکن است منجر به ایجاد رقبای خارجی قدرتمند جدید شود و عواقب مخربی برای آن دسته از بازارهایی داشته باشد که چنین نیستند. از طرف دیگر پذیرش گستردۀ یک CBDC خارجی، خطر تراکنشهای مالی مبتنی بر فناوریهایی را که در جاهای دیگر مدیریت و نظارت میشوند، افزایش میدهد و نظارت داخلی را محدود مینماید. سیستمی از این نوع میتواند دادههای محرمانه افراد، مشاغل و نهادهای یک کشور را در معرض خطر بیشتری برای سوءاستفاده خارجی قرار دهد و میتواند ردیابی اطلاعات مورد نیاز برای مقابله با فعالیتهای مجرمانه را سختتر کند.
شرکتهای خصوصی میتوانند از اطلاعات موجود در تراکنشهای الکترونیکی سوءاستفاده کنند که تهدیدی برای حریم خصوصی است. این خطر بیشتر با شروع ارائه خدمات مالی توسط فناوریهای بزرگ و توسعه سریع هوش مصنوعی تشدید میشود. هدف مقررات حفاظت از دادهها، جلوگیری از سوءاستفاده است؛ اما همیشه نمیتواند همگام با نوآوریهای فناوری باشد، همانطور که در موارد گذشته، نقض دادهها و سوءاستفاده توسط شرکتهای فناوری اتفاق افتاده است.
چالش بسیار بزرگی که اکثر کشورها در حال پژوهش و بررسی آن هستند، ناشناخته بودن اثرات استفاده از رمز ارز ملی بر متغیرهای اقتصادی است. با توجه به سرعت بالای جابهجایی و انتقال در رمز ارز ملی، احتمال گسترش اثرات منفی یک چالش در زمان کوتاهتر بالاست. اینکه چگونه مهاجرت به سیستم رمز ارز ملی بر هزینههای خانوار، سرمایهگذاری، ذخایر بانکی، نرخ بهره، بخش خدمات مالی یا اقتصاد تأثیر میگذارد، ناشناخته است. همچنین اثرات این تغییر بر ثبات سیستم مالی ناشناخته است. به طورکلی ادبیات نظری و تجربی در این حوزه، هنوز کامل نشده است و بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان در حال مطالعه و تحقیق برای آن هستند.
جمعبندی و پیشنهادهای سیاستی
با توجه به چالشهای مطرح شده و خطر جدی راهاندازی رمز ارز ملی بدون توجه به این چالشها، توصیه نویسنده در این مورد، این است که بانک مرکزی، تحقیق و توسعۀ بیشتری درباره اثرات اقتصادی این طرح داشته باشد. ناشناخته بودن همه اثرات این طرح، سیستمهای پیشرفته پولی و مالی جهان را وادار به بررسی و تحقیق دقیقتر نموده است. رونمایی زودهنگام رمز ارز ملی ایران در سال 1401، بدون شناخت دقیق اثرات آن، میتواند مشکلات جدی به همراه داشته باشد. ازاینرو پیشنهادهایی در این مورد مطرح میشود:
- تحلیل اثرات اقتصادی اجرای این طرح و شناخت این اثرات
- تعریف دقیق قوانین و مقررات حقوقی مربوط به مبادلات رمز ارز ملی
- طرحریزی برای اعمال تغییرات در دستورالعملها و بخشنامههای بانکی با لحاظ سیستم پرداخت جدید
- توجه به پیششرطهایی مانند سطح اعتماد به بانک مرکزی، استقلال بانک مرکزی و غیره
- انجام آزمایشهای چندسطحی برای حصول اطمینان درباره امنیت کامل شبکه رمز ارز ملی
- شناسایی و استخراج روشهای در دسترس همگان قرار دادن این ارز به طور گسترده (برنامهریزی برای بهبود شمول مالی)
- توجه به تأثیرپذیری اقتصاد از رمز ارز ملی کشورهای دیگر، در صورت ضعف در رمز ارز ملی
- برنامهریزی و کسب اطمینان بانک مرکزی از اینکه رمز ارز ملی بهعنوان یک لنگر پرداخت در دنیای دیجیتال باقی خواهد ماند و کاربران به سراغ سایر رمز ارزها برای انجام مبادلات نخواهند رفت
[1]. Central Bank Digital Currency