حسین شریفی | راهبردها و ضوابط اجرای سیاست آمایش در نظام آموزش عالی ایران

یادداشت سیاستی حسین شریفی عضو مدرسه استعداد گروه علم و فناوری پژوهشکده سیاست‌پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت با عنوان «راهبردها و ضوابط اجرای سیاست آمایش در نظام آموزش عالی ایران» در شماره نوزده گاهنامه حکمتانه منتشر گردید، متن کامل این یادداشت به شرح زیر می‌باشد.

مقدمه

نظام آموزش عالي به­‌عنوان منبع توليد دانش، ايده‌هاي نو و برطرف­‌کننده نیازهای علمی و فناوری جامعه در توسعۀ کشورها، نقشی چشمگير و بي‌بديل دارد. با توجه به اهمیت نظام آموزش عالی در رشد و توسعۀ کشور، لازم است تا ارتباطی بیش از پیش میان نظام آموزش عالی و جامعه شکل گیرد تا نظام آموزش عالی مبتنی بر واقعیت‌ها و وضعیت مزیتی، فرصت‌ها و توانمندی‌های مناطق مختلف کشور شکل گیرد.

تحلیل روند توسعۀ آموزش عالی (اعم از ایجاد و گسترش مراکز آموزش عالی، رشته‌ محل‌ها، ظرفیت پذیرش دانشجو و…) نشان می‌دهد که خط­‌مشی‌­های آموزش عالی ایران طی دهه‌­های اخیر در این راستا نبوده و وجود ناهماهنگی و بخشی­‌نگری در برنامه­‌ریزی آموزش عالی، منجر به افزایش بی­رویۀ ظرفیت آموزش عالي كشور، پراكندگي جغرافيايي دانشگاه‌­ها و توسعۀ نامتوازن و نامتناسب آموزش عالی شده ­است. این در حالی است که طراحی الگوها و سیاست­‌های گسترش آموزش عالی متناسب با ظرفیت­‌ها و حوزه­‌های اولویت­‌دار علم و فناوری، نوع مؤسسات، اوضاع اقلیمی و نیازهای جامعه و اشتغال فارغ‌التحصیلان، از اهداف اصلی نقشه جامع علمی کشور (راهبرد ملی 3 ذیل راهبرد کلان 6) و سایر اسناد بالادستی آموزش عالی کشور است. بر این اساس یکی از اقدامات اساسی پیش­‌بینی‌­شده در سطح ملی برای این موضوع، رصد دائمی ظرفیت‌های محیطی و اقتضائات اجتماعی و تنظیم ظرفیت آموزشگاه‌­ها در مقاطع و حوزه­‌های مختلف علمی متناسب با رتبه علمی آنها و نیازهای حال و آینده بر اساس اصول و ملاحظات آمایش سرزمین (اقدام ملی 14 ذیل راهبرد کلان 6) و بازنگری در توسعۀ کمی و کیفی رشته‌­ها به­‌ویژه در رشته‌­های علوم انسانی و میزان پذیرش دانشجو بر اساس نیازهای جامعه و وجود فرصت­های شغلی (اقدام ملی 20 ذیل راهبرد کلان 10) است. بی‌توجهی به طراحی الگوها و سیاست‌های مزبور، ضمن اینکه هدر رفتن منابع و امکانات را سبب شده است، رسالت نظام آموزش عالی را نیز با چالش‌­هایی مواجه کرده ­است. از جمله این چالش‌­ها، ارتباط ضعیف دانشگاه­‌ها و مراکز آموزش عالی با صنعت و جامعه و همچنین چالش در ایجاد عدالت آموزشی است.

ازاین­‌رو با توجه به نقش برجستۀ آمایش سرزمین در سرعت­‌بخشی و هماهنگ‌­سازی رشد و توسعه در تمام بخش­‌ها و مناطق، لازم است برنامه­‌ریزان برای افزایش بهره‌­وری در بخش آموزش عالی، سیاست­‌گذاری‌­های خود را مطابق با آمایش آموزش عالی انجام دهند.

آمایش، اسم مصدر از فعل آمای و آماییدن است که هنر یا فن جای دادن با نظم و ترتیب انسان‌­ها، فعالیت­‌ها، زیرساخت­‌ها و وسایل ارتباطی در فضای کشور، با در نظر گرفتن الزامات طبیعی، انسانی و اقتصادی است. به نوعی هدف از آمایش آموزش عالی، ایجاد توازن و تعادل در توسعۀ آموزش عالی با بهره‌­گیری از امكانات و قابلیت‌­های گوناگون مناطق و بر پایه اطلاعات واقعی از وضع موجود، امكانات بالقوه و بالفعل منابع انسانی است.

بررسی تاریخی و تحلیلی تجربۀ آمایش آموزش عالی ایران بیانگر وجود مسائل و مشکلات متعددی است. از جمله مهم­ترين این مشکلات می‌­توان به تعدد زیرنظام­‌های آموزش عالی، كمي­‌گرايي، تمركزگرايي و تأثيرپذيري از جريان­‌هاي سياسي و… اشاره کرد. علاوه بر این نبود برنامه جامع و متناسب با تمامی معیارهای آمایش و کم‌توجهی به ابعاد مختلف آمایش سرزمینی در آموزش عالی نیز خود مزیدی بر علت برای عدم دستیابی به نتایج آمایش آموزش عالی شده ­است، به­‌طوری­که در میدان عمل این طرح اغلب به سامان­دهی و ادغام تشکیلاتی و ساختاری دانشگاه‌­ها تقلیل داده شده و جنبه‌­های مهم دیگر آن در نظر گرفته نمی­‌شود. در همین راستا لازم است ابتدا راهبردها و ضوابط مربوط به آمایش آموزش عالی به‌­صورت کامل احصا شود، تا سپس متناسب با این راهبردها و ضوابط، نقشه راه و چارچوبی عملی جهت اجرای آمایش آموزش عالی تدوین شود.

راهبردها و ضوابط آمایش آموزش عالی

– احصای ظرفیت­‌ها، مزیت­‌ها و توانمندی­‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی، طبیعی، تاریخی و امنیتی: برای اجرای آمایش آموزش عالی باید ظرفیت­‌ها، مزیت­‌ها، توانمندی­‌ها، مسائل و چالش‌­های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی، طبیعی، تاریخی و امنیتی برای هر منطقه و همچنین برای کل کشور به­‌خوبی احصا شود و مبتنی بر آن، برنامه‌­ریزی درباره آمایش آموزش عالی صورت پذیرد. بدین معنی که آموزش عالی هر منطقه باید مبتنی بر ظرفیت­‌ها،
مزیت‌­ها، توانمندی­‌های منطقه خود باشد، تا بتواند مسائل و چالش‌­های خود را برطرف کند. در غیر این صورت و بدون در نظر گرفتن این ابعاد، عملاً اجرای آمایش در هر حوزه آموزش عالی، بی‌­معنی است.

– احصای ظرفیت‌­ها، مزیت‌­ها و توانمندی‌­های آموزشی، پژوهشی و فناوری: از جمله اقدامات لازم برای تحقق آمایش آموزش عالی، بررسی و احصایی ظرفیت­‌ها، مزیت­‌ها و توانمندی­‌ها، مسائل و چالش‌­های آموزشی، پژوهشی و فناوری است، تا مشخص شود که هر منطقه تا چه میزان از منابع و امکانات آموزشی از جمله تعداد دانشگاه‌­ها و نوع زیرنظام آنها،
دانشکده‌­ها، تعداد دانشجو، استاد، تعداد ظرفیت پذیرش رشته­‌های مختلف در مقاطع مختلف و… برخوردار است.

– تعیین نیازها (حال و آینده) و اولویت­‌های آموزشی با توجه به مزیت­‌ها، ظرفیت­‌ها و توانمندی­‌ها و مسائل و چالش‌­های کشور: از دیگر اهداف آمایش آموزش عالی، «تعیین نیازها (حال و آینده) و اولویت­‌های آموزش با توجه به مزیت­‌ها،
ظرفیت‌­ها، توانمندی­‌ها، مسائل و چالش­‌های کشور» است. در واقع آموزش عالی زمانی می­‌تواند بهترین اثرگذاری را در محیط پیرامونی و بلافصل خود داشته باشد که بتواند فرآیندها و خدمات آموزشی خود را از طریق ایجاد تناسب بین سطوح و رشته‌های تحصیلی، سرفصل‌های درسی با اولویت‌ها، نیازها و مسائل کشور و ارتقای کیفیت آموزش و ارائه آموزش‌های کاربردی، اصلاح، بهبود و تقویت نماید.

– تعیین نیازها (حال و آینده) و اولویت‌­های پژوهش و فناوری با توجه به مزیت‌­ها، ظرفیت‌­ها و توانمندی­‌ها و مسائل و
چالش­‌های کشور: توسعه و متناسب­‌سازی پژوهش­‌ها با ارزش­ها، نیازها و مسائل کشور، یکی از اصلی‌ترین محورهای آمایش آموزش عالی است. بر این اساس امروزه کارکرد و جهت‌گیری پژوهش‌ها باید متناسب با ارزش‌ها، نیازها، مسئله ‌محوری و پاسخ‌دهی به مسائل و چالش‌های جامعه باشد. بنابراین دانشگاه‌ها زمانی می­‌توانند بهترین اثرگذاری را در محیط پیرامونی خود داشته باشند که فرآیندها و خدمات پژوهشی خود را در راستای رفع نیازها، مسائل و چالش‌­های کشور، اصلاح و بهبود نمایند.

– ایجاد نظام آمار و اطلاعات جمعیت، نیروی انسانی، بازار کار و اشتغال: یکی دیگر از الزامات آمایش آموزش عالی، مشخص بودن آمار و اطلاعات نیروی انسانی مورد نیاز هر منطقه، جمعیت کشور به تفکیک منطقه، استان، شهرستان و شهر و وضعیت بازار کار و اشتغال آنهاست تا آمار و اطلاعات دقیق و معتبر از وضعیت موجود و پیش‌بینی روندهای فعلی و آینده در بخش‌های مختلف صورت گیرد و نیازهای حال و آینده کشور بر اساس تعداد فارغ‌التحصیل در هر رشته مشخص شود و از این طریق، برنامه‌­ریزی لازم برای مدیریت آموزش عالی کشور صورت پذیرد.

– سامان­دهی (ادغام/ انحلال)، توسعه، مأموریت‌­گرایی و برنامه‌­ریزی آموزش عالی (مؤسسه/ رشته محل/ مقطع و گرایش تحصیلی/ کاهش یا افزایش ظرفیت پذیرش/ جذب هیئت علمی و محتوی و برنامه‌­ریزی آموزشی) متناسب با ظرفیت­‌ها،
مزیت­‌ها، توانمندی‌­ها، مسائل و نیازها و اولویت‌­های کشور: این راهبرد، یکی از نتایج مهم استقرار آمایش آموزش عالی است. به عبارتی زمانی که اجزای مختلف نظام آموزش عالی به‌­خوبی بررسی شوند و متناسب با ظرفیت­‌ها، مزیت‌­ها، توانمندی‌­ها، مسائل و نیازها و اولویت­‌های کشور، سامان­دهی یا توسعه یابند، آنگاه آمایش آموزش عالی تحقق پیدا کرده، نظام آموزش عالی می­‌تواند به اهداف خود دست یابد.

– سامان­دهی نظام­‌های نظارت، ارزیابی، اعتبارسنجی و رتبه­‌بندی در حوزۀ علم و فناوری: یکی از ابزار حکمرانی و سیاست­گذاری علم و فناوری که نقش پشتیبان و جهت‌دهنده در آمایش آموزش عالی دارد، نظام‌های نظارت، ارزیابی، اعتبارسنجی و رتبه‌بندی علم و فناوری است. برای تحقق آمایش آموزش عالی باید اجزای مختلف نظام آموزش عالی از جمله دانشگاه‌­ها، دانشکده­‌ها، اساتید و… مورد نظارت، ارزیابی و رتبه­‌بندی قرار گیرند و پس از مشخص شدن کیفیت هر کدام از این موارد، اقدام به سامان­دهی آموزش عالی نماییم. به عبارت دیگر بدون وجود یک نظام کارآمد نظارت، ارزیابی، اعتبارسنجی و رتبه‌بندی علم و فناوری، آمایش آموزش عالی به‌­درستی محقق نخواهد شد.

– سامان­دهی نظام ملی آمار و اطلاعات علمی، پژوهشی و فناوری: موضوع آمار و اطلاعات، یکی از کلیدی‌ترین مسائل در سیاست­گذاری، برنامه‌ریزی، اجرا و ارزیابی در حوزه‌های مختلف است. بنابراین مدیریت و سیاست­گذاری نظام علم، پژوهش و فناوری در سطح ملی، به‌­ویژه در آمایش آموزش عالی نیز نیازمند آمار و اطلاعات دقیق و معتبر از وضعیت موجود و پیش‌بینی روندهای فعلی و آینده در بخش‌های مختلف این نظام و سامان­دهی آن است.

– سامان­دهی نظام سنجش و پذیرش دانشجو: یکی از اهداف استقرار آمایش آموزش عالی، اصلاح شیوۀ پذیرش دانشجو برای ایجاد تعادل نسبی منطقه‌­ای و پذیرش داوطلبان با کیفیت، متناسب با علاقه‌­مندی و استعداد آنهاست.

– ایجاد تحول در ارتباط آموزش عالی، علم و فناوری با سایر بخش­‌ها به‌­ویژه صنعت و جامعه: ارتباط دانشگاه‌ها با جامعه و صنعت، اهمیت بسیاری دارد. بخشی از اهمیت و دستاوردهای ارتباط دانشگاه با جامعه و صنعت، به بهبود فناوری‌های مورد استفاده در صنایع و تولید، خلق درآمد برای دانشگاه و محققان، بهبود نگرش جامعه درباره توانایی دانشگاه‌ها در حل مسائل جامعه و طرح‌­های اقتصادی و توسعه و همچنین بهبود شیوه‌­های آموزش و تحقیقات در دانشگاه‌ها و مدیریت سازمانی بازمی‌گردد.

– افزایش سهم و به‌­کارگیری علم و فناوری در بخش­های تولیدی، صنعتی و اقتصادی کشور: یکی از نتایج استقرار آمایش آموزش عالی این است که زمینۀ انتقال علم و فناوری فراهم می­‌گردد و شرایط به­‌کارگیری فناوری مورد نیاز در بخش­‌های تولیدی، صنعتی و اقتصادی کشور فراهم می‌­شود. منظور از افزایش سهم و به­‌کارگیری علم و فناوری، به‌­کارگیری دانش و فناوری­‌های نوین، برتر و پیشرفته در بخش‌­های تولیدی، صنعتی و اقتصادی است که ارزش‌افزوده فراوان ایجاد می‌کند.

– تربیت و ارتقای نیروی انسانی متناسب با ارزش‌­ها و نیازهای حال و آینده: آموزش و توسعۀ نیروي انسانی، سرمایه‌­گذاري پرسودی به شمار می‌­آید که بازدۀ آن در واقع یک امر حیاتی و اجتناب‌ناپذیر است که باید به‌طور مستمر در «آمایش آموزش عالی» مورد توجه قرار گیرد. کوشش در جهت بهبود عملکرد نیروی انسانی در ارتباط با انجام کار و مسائل، مربوط به کلیه کوشش‌هایی است که در جهت ارتقاي سطح دانش و آگاهی، مهارت‌های فنی، حرفه­اي و شغلی و همچنین ایجاد رفتار مطلوب در آنان به عمل می­آید و آنان را آمادۀ انجام وظایف و مسئولیت­‌هاي شغلی خود می‌­نماید.

– رعایت ملاحظات جغرافیایی، طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، پدافند غیر عامل، امنیتی و دفاعی: از دیگر الزامات آمایش آموزش عالی، در نظر گرفتن این راهبرد در آموزش عالی است. برای مثال اگر قرار است رشتۀ سواحل، بنادر و سازه‌­های دریایی تأسیس شود، حتماً باید موقعیت و شرایط جغرافیایی، شرایط اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و… دانشگاه مدنظر لحاظ شود.

– تقویت هویت اسلامی و ایرانی: از دیگر الزامات آمایش آموزش عالی، «تقویت هویت اسلامی – ایرانی در نظام آموزش عالی» است. در واقع آموزش عالی زمانی می‌­تواند بهترین اثرگذاری را داشته باشد که مبانی، ارزش‌ها، اخلاق و موازین اسلامی و ایرانی را در نظام خود حاکم کند و موجب تحقق دانشگاه اسلامی شود. به عبارت دیگر آمایش آموزش عالی، زمانی محقق خواهد شد که توانسته باشد خود را با هویت و فرهنگ جامعه تطبیق دهد.

– تفویض و تقویت مدیریت منطقه­‌ای و محلی: یکی از شاخص‌هایی که به آمایش آموزش عالی کمک شایانی می­‌کند، «تفویض و تقویت مدیریت منطقه­‌ای و محلی» است که به­‌منظور استفاده از فرصت­‌ها، تقويت قوت­‌ها و غلبه بر تهديدها و رفع ضعف­‌ها در حوزۀ آموزش صورت می­‌پذیرد. این موضوع موجب «ارتقای فعاليت­‌ها»، «جلوگيري از دوباره­‌كاري­‌ها» و
«صرفه‌­جويي در هزينه‌­هاي اجراي طرح‌­ها» در حوزه­‌هاي مختلف در دانشگاه‌­ها و مراكز آموزش عالي كشور می‌­شود.

– انسجام‌­بخشی، سیاست­گذاری و مدیریت حوزه علم و فناوری: انسجام در مدیریت و سیاست­گذاری نظام علم، پژوهش و فناوری در سطح ملی، از الزامات اساسی برای اجرای آمایش آموزش عالی است. در واقع بدون انسجام در سیاست‌گذاری در حوزه علم و فناوری و مدیریت یکپارچه و منسجم در این عرصه، آمایشی در حوزۀ آموزش عالی رخ نخواهد داد.

– توجه به تقویت وحدت و یکپارچگی ملی و مشارکت اجتماعی در استقرار و توسعۀ آموزش عالی: یکی از مشکلات اساسی پیش‌­آمده در بحث آمایش آموزش عالی، به خاطر بی‌توجهی به این راهبرد در استقرار و توسعۀ آموزش عالی است. بی­‌توجهی به بحث وحدت و یکپارچگی ملی در آمایش آموزش عالی موجب ایجاد اختلاف شدید بین شهرهای مختلف بر سر ادغام یا انحلال دانشگاه‌­ها شده است.

– توزیع عادلانه امکانات و فرصت­‌ها با توجه به قابلیت­‌ها و توانمندی­‌های منطقه­ای، ملی و بین­‌المللی: یکی از مهم­ترین
ضعف‌­های فعلی نظام آموزش عالی کشور، نبود توازن و تعادل در توسعۀ آموزشی، به­‌ویژه در مناطق محروم و کمتر توسعه‌یافته کشور است. از جمله مواردی که باید برای برقراری عدالت آموزشی در نظر گرفت، ايجاد امکانات و فرصت‌هاي برابر و رفع تبعيض‌­های ناروای آموزشی است. از این‌­رو باید بسترهای مناسب آموزشی را به گونه­‌ای در کشور توزیع کرد که افراد علاقه­‌مند و مستعد به‌­آسانی بتوانند به تحصيل علم، كسب مهارت‌­هاي فني و تخصصي معتبر بپردازند.

نتیجه‌گیری و پیشنهادهای سیاستی

در انتها می‌­توان پیش­‌بینی کرد که با در نظر گرفتن این راهبردها و ضوابط، اجرای آمایش آموزش عالی می­‌تواند موجب متناسب شدن توسعۀ آموزش عالی با نیازهای استانی، ملی، منطقه­‌ای و بین‌المللی، تربیت و توانمندسازی دانش‌­آموختگان در راستای کارآفرینی و ورود به بازار کار، نهادینه شدن کیفیت در نظام آموزش عالی، ارتباط مؤثر بین دانشگاه­‌ها با دستگاه‌­های اجرایی و بخش‌­های غیر دولتی به­‌ویژه ارتباط با صنعت در جهت ارتقای مهارت و به­‌کارگیری یافته‌­های علمی در جامعه و در نهایت رشد متوازن و متناسب مناطق مختلف کشور شود. ان­شاءالله.