صالح رشید حاجی خواجهلو | جذب دانشجوی بینالمللی بر مبنای پدیده صندلی خالی سیاستی ناکارآمد است
نشست «اقتصاد آموزش عالی ایران و ظرفیت جذب دانشجویان بینالملل» در دانشگاه صنعتی امیرکبیر با سخنرانی یعقوب انتظاری عضو هیئت علمی و مدیر گروه اقتصاد آموزش عالی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و صالح رشیدحاجیخواجهلو رئیس پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت به همت انجمن دیاران و همکاری کانون همگرایی رویکردهای بین المللی امیرکبیر(کهربا) برگزار شد.
در این نشست، صالح رشیدحاجیخواجهلو به موضوع «بررسی پدیده صندلیهای خالی در دانشگاهها و ظرفیت جذب دانشجویان بینالملل» پرداخت.
رشید با بررسی و تحلیل پدیده «صندلیهای خالی در دانشگاهها» بر اساس سه آمار تعداد ثبتنامیها در کنکور، تعداد قبولشدگان در کنکور و همچنین تعداد ثبتنامکنندگان در دانشگاهها به تفکیک زیرنظامهای آموزش عالی (دانشگاههای دولتی، آزاد، غیر انتفاعی و غیر دولتی، علمی – کاربردی و …) و گروههای آزمایشی (علوم انسانی، کشاورزی، فنی – مهندسی، هنر و …) اظهار داشت: بیشترین میزان صندلیهای خالی در مقطع کارشناسی و در گروههای آزمایشی علوم انسانی و فنی مهندسی بوده و در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای علیرغم کاهش ثبتنامکنندگان در کنکور، تعداد پذیرفتهشدگان و ثبتنامکنندگان در دانشگاه روند صعودی داشته است. بنابراین میتوان گفت در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری با پدیده «صندلی خالی» مواجه نیستیم.
وی با بیان اینکه ما باید بینیم با توجه به شاخصهای موجود مانند نسبت دانشجو به استاد، آیا اصولاً به معنای واقعی با پدیده صندلی خالی مواجه هستیم یا نه؟، افزود: نسبت دانشجو به استاد در دانشگاههای وزارت علوم ۲۲، در وزارت بهداشت ۱۱ و در دانشگاههای غیردولتی ۵۰ است. استاندارد جهانی در این مورد بین ۱۳ تا ۱۶ متغیر است. ما در گذشته آمدیم در بسیاری از رشتههای دانشگاهی که به طور مثال ۲۰ نفر ظرفیت داشته است، ۴۰ نفر را در آن رشته محل ثبتنام کردیم. حال که با توجه به تعداد کاهش جمعیت داوطلبان و متقاضیان آموزش عالی در کشور، تعداد دانشجوهای ثبتنام شده مثلاً به ۲۰ نفر استاندارد رسیده است، میگوییم این رشته ۲۰ نفر ظرفیت خالی دارد.
رئیس پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت گفت: از همان ابتدا نباید اجازه ثبتنام این تعداد دانشجو را در این رشته محل ها میدادیم. البته باید توجه کنیم که صندلیهای خالی که به ظاهر مطرح است، بیشتر در دوره کارشناسی مربوط به دانشگاههای، پیام نور، غیرانتفاعی و علمی کاربردی و همچنین دانشگاه آزاد است که این دانشگاهها نیز در گذشته به صورت غیرهدفمند و عمدتاً برای تدمین منابع مالی خود اقدام به ایجاد ظرفیت و پذیرش دانشجو کرده بودند. ضمن اینکه پدیده «صندلی خالی» عمدتاً در رشتههای مداد و کاغذی مطرح است که به زعم متولیان آنها، نیاز به ساختارها و امکانات فیزیکی، آزمایشگاهی و … نبود.
رشید گفت: هماکنون امکان جذب دانشجو مثل قبل برای این دانشگاهها و رشتهها وجود ندارد، این شرایط از سوی برخی از مسئولان آموزش عالی کشور و رسانهها به عنوان «صندلیهای خالی» تحلیل و معرفی میشود. در حالی که به نظر من اصلاً این پدیده صندلیهای خالی وجود ندارد و از اول نیز واقعیت نداشته است و لذا تکمیل ظرفیت «صندلیهای خالی» عملاً غیر ممکن است. چرا که این صندلیهای خالی، عمدتاً در دانشگاههای بسیار کم کیفیت و در مقطع کارشناسی یافت میشوند که مناسب دانشجویان بینالمللی نیستند و در نتیجه، سیاستگذاری جذب دانشجویان بینالمللی نباید بر «صندلیهای خالی» ابتناء شود.
وی در بخش بعدی سخنرانی خود، به جایگاه جذب دانشجویان بینالمللی در اسناد بالادستی و سیاستی آموزش عالی کشور پرداخت و همچنین مسائل و موانع پیش روی آن را از جمله ضعف مرجعیت آموزشی، پژوهشی و فناوری دانشگاهها و پژوهشگاهها در سطوح منطقهای و بینالمللی، شرایط و زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی نامناسب در کشور، مسائل و نگرانیهای سیاسی- امنیتی، بروکراسی سنگین و پیچیده اداری، ضعف در شاخصها و سازوکارهای بینالمللی شدن دانشگاهها، ضعف در آشنایی و استفاده از زبان بینالمللی در دانشگاهها، اختیارات و امکانات ناکافی اداری و مالی اعضای هیئت علمی در جذب دانشجویان بینالمللی و شرایط نامناسب اقتصادی کشور برای اشتغال دانشجویان خارجی برشمرد.
در ادامه، رشید به راهکارهای سیاستی در مورد چگونگی افزایش جذب دانشجویان بینالملل پرداخت و بیان کرد که ما به جای متمرکز شدن بر ظرفییت صندلیهای خالی دانشگاهها در جذب دانشجویان بینالملل، باید بر روی علوم و رشتههایی که مرجعیت علمی در سطح منطقه و بینالمللی داریم، سیاستگذاری کنیم و در رشتههایی دانشجو جذب کنیم که حرف نویی در سطح منطقه جهان برای گفتن داریم.
وی به علوم، حوزهها و رشتههایی که ایران در آنها مرجعیت علمی دارد و دستاورهای خوبی را کسب کرده است، پرداخت و افزود: این رشتهها مزیت رقابتی کشور در منطقه هستند، اما دانشجویانی که در دانشگاههای ایران جذب میشوند، در این رشتهها جذب نمیشوند. بنابراین، مسئولان و دست اندرکارن حوزه آموزش عالی باید علوم، حوزهها و رشتههایی که دانشگاههای ما مرجعیت علمی مناسبی دارند، به طور دقیق شناسایی شده و از طریق فعالسازی دیپلماسی علمی و رایزنان علمی در سفارتخانهها، به ارائه و معرفی آنها در سطح منطقه و بینالملل بپردازد.
بر اساس نظر رئیس پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت اگر ما از بین مسائلی که مطرح است، دو مسئله «ضعف مرجعیت آموزشی، پژوهشی و فناوری دانشگاهها و پژوهشگاهها در سطوح منطقهای و بینالمللی« و «اختیارات و امکانات ناکافی اداری و مالی اعضای هیئت علمی در جذب دانشجویان بینالمللی» را برطرف کنیم و بر حل آنها بشویم، خیلی از مسائل به تبع آنها حل خواهد شد و امکان افزایش جذب دانشجویان بینالمللی میسر میشود.
وی معتقد است تا زمانی که ما رشتههای محل خود را به سطحی از کیفیت و مرجعیت علمی ارتقاء ندهیم، روند افزایش جذب دانشجویان بینالمللی به سختی تحقق خواهد یافت.
در پایان این جلسه، نظرات هر یک از سخنرانان در معرض سؤالات حضار قرار گرفت و آنان به پاسخ این سؤالات پرداختند.