صالح رشید حاجیخواجهلو | آئیننامه ارتقاء اساتید باید به سمت کیفیتگرایی، مسئلهپردازی و اثرگذاری برود / به شأن تربیتی یک استاد در نسبت با دانشجو کم توجهی شده
نظام جذب و ارتقای اساتید شاید مهمترین عامل جهتدهی فعالیتهای اعضای هیئتهای علمی در دانشگاهها باشد. اساتید دانشگاهی هم که سکان دار هدایت دانشجویان هستند، نقش مهمی را در انتقال مفاهیم آموزشی و پژوهشی به عهده دارند. به همین منظور تدوین آیین نامهای جامع در راستای هدایت اساتید دانشگاهی و به تبع آن ارتقاء اعضای هیئت علمی از ضروریات شمره میشود.
وزارت علوم نیز چندین سالی میشود که در این مسیر گام برداشته و در راستای رسیدن به آیین نامهای مطلوب همت گماشته است، اما تا کنون موفق به تدوین آیین نامهای مناسب اعضای هیئت علمی نشده، ادله این سخن را نیز میتوان در نواقص موجود در آییننامه ارتقاء اساتید جستجو کنیم. کار جایی بیخ پیدا میکند که وزارت علوم حتی نواقص موجود در آییننامه ارتقاء اساتید را نمیپذیرد و معتقد است بسیار هم جامع و مانع تدوین شده است.
اصلاح آییننامه ارتقاء اساتید در سال ۹۴ با حواشی زیادی رو به رو بود تا آنجا که قریب به اتفاق کارشناسان دانشگاهی با تشکیل کارگروههای مختلف ایرادات خاص خود را بر آن گرفتند و خواستار اصلاح آن شدند. پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حمکت نیز از جمله مراکزی محسوب میشود که در این راستا مطالعات جامعی انجام داده و متناسب با آن آئیننامه ارتقا را بازنگری و اصلاح کرده است. به همین منظور، به گفتگو با صالح رشید حاجی خواجه لو رئیس پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبری حکمت پرداختیم تا برخی از موارد و اصلاحات پیشنهادی که برای رفع نواقص موجود در آییننامه ارتقاء اساتید وزارت علوم دارند، بررسی کنیم.
برای اصلاح آئیننامه ارتقاء اعضای هئیت علمی تاکنون چه مطالعاتی داشتهاید و از چه زمانی و با چه هدفی آغاز کردید؟
فعالیت ما برای تغییر آییننامه ارتقاء اساتید از سال ۹۴ آغاز شده است. آئیننامه پیشنهادی پژوهشکده حکمت مختص به دانشگاههای دولتی تدوین شده، و سایر دانشگاهها مانند دانشگاههای فنی و حرفهای، فرهنگیان و … باید آئیننامه متناسب با مأموریتهای خود را تدوین کنند. ما در پژوهشکده حکمت با تحلیل منویات و مطالبات مقام معظم رهبری از دانشگاهها تحلیل اسناد بالادستی نظام آموزش عالی کشور از جمله سیاستهای کلی علم و فناوری، نقشه جامع علمی کشور، مطالعات تطبیقی و همچنین آسیبشناسی انتقادی آئیننامههای قبلی و مصاحبه با صاحبنظران این حوزه و مسئولان سیاستگذاری و اجرایی حوزه آموزش عالی و علم و فناوری کشور از جمله هئیت ممیزه برخی از دانشگاهها، آئیننامه پیشنهادی پژوهشکده حکمت را تدوین کردهایم و ان شاء الله به زودی به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه خواهد شد. اگر روند رشد تولیدات کشور را طی سالهای ۸۰ تا ۹۹ در نظر بگیرید، متوجه خواهید شد که از یک بازه زمانی به بعد روند رشد مقالات بسیار افزایش یافته است. اینجا چه اتفاقی افتاده است؟ دلیل آن را میتوان در آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی و در نظر گرفتن امتیاز برای مقالات ISI دید. به همین منظور، رشد کمی مقالات افزایش یافت؛ بنابراین ما میتوانیم آییننامه را جوری تدوین کنیم که صرفاً منجر به تولید و رشد مقالات نشود، به طوری که در کنار آن به اثرگذاری در مسائل جامعه و رفع آنها بپردازد. از اینجا اهمیت آییننامه ارتقاء اساتید بسیار مشهود میشود. زیرا جهتدهی فعالیت اعضای هیئت علمی را برعهده دارد. اگر شاخصهای آئیننامه ارتقاء اساتید را تغییر دهیم به طوری که از کمیتگرایی و مقالهشماری به سمت کیفیتگرایی، مسئلهپردازی و اثرگذاری برویم، شاید بشود بخشی از فعالیتهای اعضای هیئت علمی را مبتنی بر مسائل کشور و موضوعات مختلف تنظیم کرد. ما به لحاظ شاخصهای کمی، رتبه ۱۵ دنیا و یک منطقه را در تولید مستندات علمی داریم، از طرف دیگر، اگر به شاخص CPP در نقشه جامع علمی کشور تا سال ۱۴۰۰ توجه کنید، اعلام شده است که باید به عدد ۱۵ برسیم. یعنی میزان ارجاعات در واحد انتشارات عدد ۱۵ باشد، اما اکنون با توجه به آمارهای موجود، حدود ۵/۴ است. این ارزیابی نشان میدهد که به موازات رشد مقالات علمی در کشور، شاخصهای اثرگذاری افزایش نیافته است. به همین منظور بر آن شدیم تا آییننامه ارتقاء اساتید را یک بازنگری اساسی کنیم، زیرا تغییر یک بند و یک ماده مسئله را حل نمیکند.
مهمترین مسئله مورد بررسی در آییننامه ارتقاء اساتید مربوط به چه موضوعی می شود؟
مسئله اساسی در آییننامه ارتقاء اساتید، مربوط به بحث یکساننگری فعالیت اعضای هیئتهای علمی میشود. در حقیقت آموزش عالی زیر نظامهای مختلفی دارد که از جمله آنها میتوانیم به زیر نظام دانشگاه آزاد، دولتی، غیرانتفاعی، پیام نور، دانشگاههای وابسته به دستگاهای اجرایی، فنی و حرفهای و … اشاره کنیم؛ بنابراین با توجه به تنوع زیر نظامها و مأموریت-هایی که دارند، تدوین یک آییننامه ارتقاء اساتید برای تمام زیر نظامها کار درستی نیست. زیرا ماموریت دانشگاهها با توجه به آموزشمحوری و مهارتآموزی متفاوت است و رشتههای آنها از یک دیگر متمایز هستند. به طوری که ماهیت، فرایند و زیرساخت فعالیت پژوهشی در یک رشته فنی مهندسی و یک رشته علوم انسانی کاملا متفاوت است. بنابراین، در ابتدای امر باید این مسئله حل شود تا بتوانیم به سمت اصلاح آییننامه ارتقاء اساتید حرکت کنیم. به عنوان نمونه در آییننامه فعلی، یکسان انگاری در رشتهها و مؤسسات پژوهشی و آموزشی وجود دارد. همچنین در ماده پژوهشی این آییننامه، تمام دانشگاهها به یک شکل دیده شدهاند و از تمام رشتهها انتظار یکسان وجود دارد. در صورتی که فعالیت پژوهشی یک دانشگاه با دانشگاه دیگر متفاوت است. علاوه بر آن تفکیکی میان مؤسسات آموزشی و پژوهشی قائل نشده است. مسئله دیگری که در آییننامه فعلی در نظر گرفته نشده است، بحث رتبهبندی و سطحبندی دانشگاهها است، به طوری که این آییننامه برای تمام دانشگاهها یکسان نگاشته شده است. در صورتی که برخی از دانشگاهها دانشجوی تحصیلات تکمیلی ندارند و به تبع آن نمیتوانند از طریق ارائه مقاله مشترک با دانشجو و انجام فعالیت پژوهشی امتیاز کسب کنند. البته افزودن ماده ۵ به آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی و واگذار کردن بخشی از مسئولیت به دانشگاهها به طوری که متناسب با ماموریتهای خود، مصادیق و موارد فعالیتهای پژوهشی خود را ذیل ماده ۳ آئیننامه که به فعالیتهای پژوهشی و فناوری مربوط میشود، تعریف کنند، هر چند اقدام خوبی بوده است، اما تمام مسئله را حل نمیکند. زیرا در ماده یک که تربیتی، فرهنگی و اجتماعی و ماده ۲ که فعالیتهای آموزشی اساتید را شامل میشود، اصلاحاتی نیاز است که در آییننامه برای رفع آنها راه حلی ارائه نشده است.
چه تغییراتی در ماده تربیتی، فرهنگی و اجتماعی آییننامه ارتقاء اساتید ایجاد کرده اید؟ آیا مسئله شاگردپروری نیز در این بخش دیده شده است؟
آییننامه ارتقاء اساتید جامع نیست و تمام فعالیتهای اعضای هیئت علمی در آن دیده نشده است. به عنوان نمونه، میتوانیم به ماده تربیتی، فرهنگی و اجتماعی اشاره کنیم. همانطور که از اسم این ماده پیداست و رسالتهای دانشگاه نیز همین است. این ماده باید شئون و مسئولیتهای مختلفی بر این اساس داشته باشد. از جمله آنها میتوانیم به شان فرهنگی که مسئولیتهای فرهنگی اساتید در آن تعریف میشود، شان تربیتی که مسئولیت تربیتی اساتید را در برخواهد گرفت و شان اجتماعی که مسئولیت اساتید در قبال جامعه و دانشجویان را ایراد میکند، اشاره کنیم.
اما آییننامه ارتقاء فعلی عمدتاً شان و مسئولیت فرهنگی را در نظر گرفته و تا حدی نیز شأن و یا مسئولیت اجتماعی یک استاد را پوشش داده است. در حالی که شان تربیتی یک استاد در نسبت با دانشجو بسیار مهم است، اما در آییننامه ارتقای اساتید به عنوان معیاری برای ارزیابی در نظر گرفته نشده و به این رسالت مهم کم توجهی شده است. با توجه به آییننامه پیشنهادی ما، ماده تربیتی، فرهنگی و اجتماعی شامل سه سطح میشود که سطح اول مربوط به تعالی و توانمندسازی فردی استاد، سطح دوم شاگردپروری و سطح سوم مربوط به جامعه پردازی یا همان مسئولیتهای اجتماعی اساتید میشود و متناسب با آن معیارهایی جهت ارزیابی و ارتقا طراحی شده است. به طور مثال، در شاگردپروری معیارهایی دیده شده است که بر رویکرد تربیتی فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و دانشبنیان اساتید تأکید دارد. به طور مثال، آموزش وگفتمانسازی سیاستهای کلی نظام، اسناد بالادستی و نظام مسائل حوزه تخصصی برای دانشجویان یکی از مصادیقی است که میتوان در ذیل شاگردپروری به آنها پرداخت. اگر دانشجو میخواهد به مسائل کشور بپردازد و در این زمینهها نقش آفرینی کند، باید با این سیاستها و مسائل تخصصی حوزه خود آشنا شود و به پژوهش بپردازد. آشنایی دانشجویان با این موضوعات ضرورت دارد تا بتواند از میان آنها پایاننامه و رساله خود را تعریف کند. متاسفانه در آییننامه فعلی آنچه که از فعالیتهای تربیتی، فرهنگی و اجتماعی در ارزیابی و ارتقا اساتید مدنظر است، صرفاً شرکت اساتید در کارگاههای دانشافزایی و توانمندسازی است و به مسئولیتهای آنها در نقش آفرینی اجتماعی و جامعه پردازی و شاگردپروری کم توجهی شده است.
چه تغییراتی در ماده آموزشی آییننامه ارتقاء اساتید در نظر گرفتهاید؟
ارزیابی و ارتقاء در ماده آموزشی بر مبنای کمیت تدریس اعضای هئیت علمی است، به طوری که اساتید صرفاً با تدریس موظفی خود امتیاز این بخش را کسب میکنند. منظور از فعالیتهای آموزشی، صرفاً کمیت تدریس نیست. بلکه در اینجا مقصود، نقش اساتید در بهبود امر آموزش به صورت کلی است و این باید از مالکهای ضروری برای جذب یا ارتقای اساتید باشد. در دانشگاههای دنیا نیز همین است. اساتیدی که توانایی و مهارت کافی در امر آموزش نداشته باشند، به هیچ وجه به عضویت هیات علمی دانشگاه پذیرفته نمیشوند؛ لذا ما در آییننامه پیشنهادی خود، علاوه بر کمیت تدریس، کیفیت آموزش را نیز مورد بررسی قرار دادهایم و بر این اساس ملاکهایی در آئیننامه آوردهایم. همچنین یک مسئلهای در نحوه ارزیابی اساتید وجود دارد، و آن ارزیابی استاد توسط دانشجو به شکل کنونی است. ما در آییننامه پیشنهادی پژوهشکده حکمت منابع این ارزیابی را افزایش دادهایم به طوری که علاوه بر تمام دانشجویان، ارزیابی دانشجویان ممتاز و ارزیابی همتایان و … را پیشنهاد دادهایم.
دنیا نیز در ارتقاء اساتید خود در همین راستا حرکت کرده است به طوری که لازم است فرد در حوزه تخصصی خود سرآمد باشد. یکی از ملاکهای مورد توجه در ارتقاء مرتبه اعضای هئیت علمی در خیلی از کشورها به مرتبه استادی، سرآمدی و تأثیرگذاری در سطح بینالمللی است. در صورتی که در آموزش عالی ما اینگونه نیست و خیلی از اساتید که دارای مرتبه علمی دانشیاری و یا استادی هستند، اما حتی در دانشکده خود نیز شناخته شده نیستند، چه برسد به اینکه در سطح ملی و بینالمللی سرآمد باشند. البته این ملاک در فعالیتهای پژوهشی نیز مورد توجه قرار میگیرد. فرایند ارتقای مرتبه اساتید در ایران، بیشتر یک فرایند و سلسله مراتب اداری است تا علمی! آییننامه ارتقاء اساتید وزارت علوم به نحوی تدوین شده است که اساتید از طریق راهنمایی و مشاروه دانشجویان برای انجام رسالههای و پایاننامههای خود امتیاز پژوهشی دریافت میکنند. همانطور که از عنوان آن پیداست، اساتید راهنما و مشاور در پایاننامه و رسالههای دانشجویان تحصیلات تکمیلی نقش راهنمایی و هدایت دارند و به صورت مستقیم در امر پژوهش فعالیت ندارند؛ بنابراین این امتیاز از ماده پژوهشی به ماده آموزشی انتقال یافته است و متناسب با آن امتیاز آموزشی تعلق میگیرد.
چه تغییراتی در ماده پژوهشی آییننامه ارتقای اساتید ایجاد کردهاید؟
معمولا ماده پژوهشی است که در زیر نظامها تفاوت اساسی پیدا خواهد کرد و گرنه در رسالتهای تربیتی، فرهنگی و اجتماعی چندان با یکدیگر متمایز نیستند. ارتقاء اساتید در ماده پژوهشی اساساً مقاله محور است و به نوعی فعالیت پژوهشی و فناوری اساتید، به مقاله داشتن تقلیل یافته است و به آن منحصر شده است؛ آن هم در شمارش مقالات و نه نقش و تأثیر آن در پیشبرد دانش حوزه تخصصی و حل مسائل و نیازهای کشور با آئیننامه فعلی، پژوهشها و مقالات اعضای هئیت علمی و پژوهشگران ما ممکن است در سطح بینالمللی نمایه نیز بشود، اما بنمایه الزم را نخواهد داشت! ممکن است ساختار و شکل مقاله را داشته باشد، اما از معنا و محتوا تهی و از رسوب آن در جامعه، اثری نباشد. امتیازگذاری مقالات نسبت به طرحهای پژوهشی نیز باید مورد بازنگری قرار میگرفت. زیرا آییننامه به نحوی تدوین شده است که اساتید با نوشتن چند مقاله میتوانند امتیاز لازم را کسب کنند. همین امر موجب میشود تا اعضای هئیت علمی انگیزه لازم برای انجام طرحهای پژوهشی کاربردی و مأموریتگرا و ناظر به رفع نیازها و مسائل کشور نداشته و از انجام اینگونه فعالیتها کمتر استقبال کنند و بیشتر به انجام فعالیتهای پژوهشی مقاله محور بپردازند. همین امر سبب شده است تا اساتید فهرست بلندی از مقاله و با موضوعات پراکنده داشته باشند، و طرحهای پژوهشی و فناوری کاربردی سهم و جایگاهی در فعالیتها و ارتقای آنها نداشته باشد.