حمید دهقانیان | ارزیابی راهبردی حُسن اجرای سیاستهای کلی در حوزه مشارکت اجتماعی
مشارکت اجتماعی در همه ابعاد آن، همیشه و بخصوص با اوج گیری رویکرد توسعه اجتماعی و توسعه پایدار، یک امر ضروری و اجتناب ناپذیر در فرایند توسعه بوده است به طوری که در توسعه پایدار مشارکت را حلقه گمشده توسعه و نیز ابزار توسعه دانسته اند. مشارکت به عنوان مؤلفة بنیادین برنامه ریزی و حکمرانی خوب فرایندی اجتماعی، عمومی، یکپارچه، چندگانه، چندبعدی و البته، چند فرهنگی است که هدف آن سوق دادن همة مردم به ایفای نقش در همة مراحل توسعه است. تا جایی که، گسترش مشارکت تأثیر بهسزایی در کاهش فقر، رفع سوءتغذیه، تأمین کمترین میزان خدمات عمومی، توسعة فرصتهای شغلی، بهبود بهره وری درآمد، افزایش تولید کشاورزی و مواد غذایی، تأمین امنیت در اجتماع و خانواده، كارآمدي برنامههاي توسعه و اجراي بهينه برنامهها و … دارد. اما از سوی دیگر و بنابر یافته های علمی، عدم امکان مشارکت اجتماعی هم در سطح خرد و هم در سطح کلان، پیامدهای جدی و مهمی بر توسعه و آینده جوامع و به خصوص جامعه ایران خواهد داشت. در سطح خرد، احساس تنهایی، ناامیدی، بیبرنامگی، ابطال وقت، احساس بی¬قدرتی و ناتوانی در تأثیرگذاری بر وضع موجود و در سطح کلان، مشکلات ساختاری و عملکردی برنامههای توسعه و افزایش آسیبهای اجتماعی میتواند، ناشی از نارساییهای حوزه مشارکت اجتماعی باشد. بنابراین برای نیل به توسعه پایدار و همه جانبه البته منطبق بر موازین اسلامی در جامعه ایران پرداختن به مسئله مشارکت اجتماعی ضروری مینماید.