امین حسام پور | هم افزایی نهادهای سیاست‌گذار آموزش عالی ایران

این پژوهش در قالب حمایت از پایان‌نامه دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت و برنامه‌ریزی آموزش عالی (دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی) انجام شده است.
استاد راهنما: دکتر محمود ابوالقاسمی
اساتید مشاور: دکتر اباصلت خراسانی و صالح رشید حاجی خواجه لو

پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع هم‌افزایی نهادهای سیاستگذار آموزش عالی در ایران، به بررسی چالش‌های موجود بر سر راه نهادهای سیاستگذار در این حوزه پرداخته است. راهبرد پژوهشی در پژوهش پیش رو، راهبرد کیفی می‌باشد. بدین صورت که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (با رویکرد استقرایی) و با روش نمونه‌گیری نظری هدفمند با تعدادی از اساتید، کارشناسان، سیاستگذاران و مسئولین نهادهای سیاستگذار در حوزه آموزش عالی که دارای تجربه اجرایی و سیاستگذاری در این حوزه بوده و دارای اطلاعات غنی و کلیدی در خصوص موضوع پژوهش بودند، به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب و مصاحبه‌های نیمه ساخت‌یافته انجام گرفت. پس از اجرای 20 مصاحبه، به تدریج مفاهیم ویژه‌ای در دیدگاه شرکت‌کنندگان شناسایی گردید. اما به منظور اطمینان از این مضمون‌ها و غنی‌تر شدن یافته‌های تحقیق، با 6 نفر دیگر نیز مصاحبه ادامه یافت تا جایی که پس از انجام 26 مصاحبه، بینش و ایده جدیدی به داده‌های گردآوری شده افزوده نشد و مقوله‌ها و ارتباط فیمابین آنها مشخص و ثبات یافت. لذا در مجموع، در این پژوهش با 26 نفر از مطلعان کلیدی به عنوان موارد نمونه، مصاحبه انجام گرفت و پس از انجام مصاحبه‌ها، داده‌های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی مبتنی بر مدل گرانهایم (2004)، تحلیل و موانع هم‌افزایی نهادهای سیاستگذار آموزش عالی ایران در 7 تم اصلی و بر اساس اهمیت‌شان دسته‌بندی شدند. به منظور بررسی پایایی و تضمین دقت علمی روند و نتایج تحقیق بدست آمده، از معیارهای خود بازبینی محقق، کنترل اعضاء و ممیزی بیرونی استفاده گردید. یافته‌های حاصل از پیاده‌سازی و تحلیل مصاحبه‌ها به روش تحلیل محتوا، نشان می‌دهند موانعی چون؛ ضعف نهادی و ساختاری در سیاستگذاری آموزش عالی (با 2 مقوله)، کم‌توجهی به استفاده از علم سیاستگذاری (با 4 مقوله)، بی‌ثباتی مدیریتی و سیاسی و نبود نگاه بلندمدت در نظام سیاستگذاری آموزش عالی کشور (با 2 مقوله)، ضعف در ایجاد نظام منسجم ارزیابی اجرای سیاست‌ها (با 3 مقوله)، عدم همسویی ترجیحات ارزشی، هنجاری و نهادی سازمان‌ها و گروه‌های ذی‌نفع در سیاستگذاری آموزش عالی (2 مقوله)، توجه ناکافی به الزامات و ظرفیت‌های فنی و مالی (با 2 مقوله) و ضعف شبکه‌سازی اطلاعاتی و گفتمان‌سازی (با 3 مقوله) چالش‌های فراوانی برای سیاستگذاران آموزش عالی به دنبال داشته و همگرایی و هم‌افزایی نهادهای سیاستگذار در این حوزه را بسیار دشوار کرده است. در نهایت، باتوجه به موانع شناسایی شده و ماهیت و علل آنها، پیشنهادات کاربردی همچون؛ باز تعریف و اصلاح ساختارها و نهادهای سیاستگذاری آموزش عالی و علم و فناوری کشور با مأموریت­‌های معین و شرح وظایف مشخص؛ ترویج فرهنگ­ و گسترش فضای سیاست‌­پژوهی از طریق ایجاد، توسعه، سامان­دهی و تقویت نهادهای کانون تفکری و اندیشکده‌ه­ای و سیاست‌پژوهی با مشارکت بخش‌­های غیر دولتی و غیر انتفاعی و ایفای نقش حمایتی و تسهیل­‌گری استفاده از ظرفیت‌­های آن­ها؛ تشکیل کمیته راهبری دستورکارگذاری فرادولتی و مورد توجه قرار دادن نقش و جایگاه سایر منابع و ابزارهای مسئله­‌یابی؛ تعریف نقش حاکمیتی و فرا دولتی در بازنگری و اصلاح نظام و ساختار سیاستگذاری آموزش عالی؛ طراحی نظام کارآمد برای نظارت و ارزیابی فرایند سیاستگذاری و تدوین شاخص­‌های ارزیابی یکپارچه و جامع؛ بازنگری اعضای شوراها و کمیته‌­های تخصصی نهادها از لحاظ استفاده از ترکیب تخصصی و مجرب؛ ایجاد پایگاه اطلاعاتی – سیاستی، یکپارچه‌­سازی و روزآمد کردن آن­ها؛ سیاستگذاری و برنامه‌­ریزی برای استفاده از ظرفیت رسانه­‌های جمعی و جمعیت‌­های مردمی به منظور گفتمان‌سازی سیاست‌­ها؛ در جهت حل آنها ارائه شده است.