هادی یوسفی | بدون حل مسئله آمایش سرزمینی آیین‌نامه ارتقا به نتیجه نمی‌رسد / تعریف یک بسته سیاستی راهی برای رفع مشکلات نظام ارتقا

اعضای هیئت‌های علمی برای ارتقاء به مرتبه‌های دانشیاری و استادی و در نهایت استاد تمامی ضرورتا باید بر اساس آیین نامه ارتقاء اساتید وزارت علوم امتیازات ۴ بخش فرهنگی، اجرایی، آموزشی و پژوهشی را به دست آورند. از آنجایی که آخرین اصلاح آیین نامه ارتقاء اساتید در سال ۹۵ با اعتراضات جامعه علمی همراه بود وزارت علوم ماده پنجی را با عنوان اختیار به دانشگاه‌ها در جهت تدوین ماده پژوهشی به آیین نامه افزود؛ اما کار تمام نشد زیرا نه تنها همچنان مشکلات دیگر مواد این آیین‌نامه پا برجا ماند بلکه موضوع اختیار به دانشگاه نیز سبب نشد تا اساتید دانشگاهی به سمت حل مشکلات جامعه حرکت کنند. به همین منظور به گفتگو با هادی یوسفی کارشناس مسائل آموزش عالی و تدوین کننده آیین‌نامه پیشنهادی ارتقاء اعضای هیئت علمی پرداختیم تا به بررسی ایرادات آیین نامه فعلی و ارائه راه حل برای رفع مشکلات آن بپردازیم. 

عدم وجود سقف امتیاز برای ارائه مقالات و عدم الزام اساتید دانشگاهی در انجام فعالیت‌های پژوهشی، اساتید دانشگاهی را به چه سمتی سوق داده است؟ برای تغییر این رویه چه راه حلی دارید؟

مهم‌ترین ایراد آیین‌نامه ارتقاء اساتید در ماده ۳، مربوط به اولویت مقالات نسبت به پژوهش‌های کاربردی که می‌توانند ارتباط بین صنعت و دانشگاه را به وجود آورد، است. همچنین برای دریافت امتیازات از ماده پژوهشی و به خصوص بند مربوط به مقالات هیچگونه سقفی نگذاشته است. از آنجایی که در این آیین‌نامه برای انجام پژوهش‌هایی کاربردی حداقل امتیاز تعریف شده و به صورت  مشترک با بند مربوط به مقالات است؛ لذا اساتید می‌توانند تمام امتیازات را از بخش ارائه مقاله به دست آورند به طوری که اصلا به سمت پژوهش‌های کاربردی حرکت نکنند. به همین منظور جدول ۶ آیین‌نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی باید مورد بازنگری قرار گیرد به نحوی که در مرتبه اول برای فعالیت‌های پژوهشی و ارائه مقالات تبصره‌هایی به منظور سوق دادن آن‌ها  به سمت پژوهش‌های نیاز محور تعریف شود، و با در نظر گرفتن سقف امتیاز متناسب برای آن، اساتید موظف شوند که برای ارتقاء به مراتب بالاتر پژوهش‌های کاربردی از بندهای ۸ الی ۱۰ به ست آورند.

اساتید برای ارتقا پیدا کردن در هر مرحله مثل دانشیاری چه امتیازهایی را باید کسب کنند و این میزان تا چه اندازه در سوق دادن آنها به سمت مقاله‌محوری تاثیر دارد؟

همچنین اساتید دانشگاهی برای ارتقاء به مرحله دانشیاری باید ۶۵ امتیاز و ارتقاء به مرحله استادی ۷۵ امتیاز از ماده پژوهشی به دست آورند، اما از آنجایی که الزام به کسب امتیاز از برخی بند‌های دیگر مانند طرح‌های پژوهشی به همراه بند مربوط به مقالات آمده است، به همین دلیل ملزم شدن به کسب حداقل امتیاز تعیین شده، عملا بی اثر شده است و بیشتر امتیازات این ماده از بند مقالات قابل کسب است. 

افزایش مقالات باعث شده که کمیت بر کیفیت آنها تا اندازه‌ای غالب شود آیا ارزیابی خاصی برای کیفیت مقالات ارائه شده از سوی اساتید برای کسب امتیاز و ارتقا در آیین نامه لحاظ شده است یا خیر؟

 متاسفانه ارزیابی مقالات به صورت صوری و ظاهری انجام می‌­شود و از معیار‌هایی که نشان دهنده کیفیت مقاله باشد استفاده چندانی نمی‌‍­شود. برای مثال در دنیا از میزان ارجاع به مقاله به عنوان یکی از شاخص­های کیفی یاد می­شود، به همین منظور شاخص‌هایی مانند اچ ایندکس و اچ ایندکس ۱۰ که نشان دهنده میزان ارجاع به مقالات وی است در نظر گرفته می‌­شود. 
متاسفانه ایراد دیگری که آیین‌نامه ارتقاء اساتید دارد، این است که برای نوع پژوهش اولویتی قرار نداده است. همچنین شاخصی برای ارزیابی میزان کیفیت هر مقاله در آن دیده نشده است به طوری که هیئت‌های ممیزه خود تشخیص می‌دهند که یک مقاله به چه میزان استحقاق دریافت امتیاز را دارد و به بعد به ان از یک تا ۷ امتیاز را می‌دهند که این عدم وجود شاخص کیفی مناسب سبب شده است تا در بسیاری از موارد به صورت سلیقه‌ای عمل شود و یا مقالات از کیفیت مطلوب برخوردار نباشند.

همچنین اگر قرار باشد استاد دانشگاه از طریق فعالیت مشترک با دانشجویان ارتقاء یابد، بهتر است امتیاز آن را در بخش آموزشی دریافت کند، چرا که در بیشتر اوقات استاد دانشگاه کاملا یک کار آموزشی انجام می‌دهد بنابراین نباید امتیاز پژوهشی دریافت کند. این موضوع سبب شده است تا برخی از اعضای هیئت علمی بدون انجام فعالیتی از امتیازات پژوهشی بهره‌مند شوند. 

یکی از امتیازات اساتید برای ارتقاء، مشارکت با دانشجویان برای ارائه پایان نامه است؛ آیا این امتیاز در این بخش به درستی لحاظ شده است یا به اصلاح نیاز دارد؟ چرا؟

 یکی دیگر از ایراداتی که در آیین‌نامه وجود دارد و نیازمند اصلاح است در حقیقت مربوط به همین موضوع می‌شود. همه ما می‌دانیم پایان نامه‌ها حاصل زحمات دانشجویان است و اساتید نقش کمی در نوشتن آن دارند. اما با توجه به آیین‌نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی، استاد از پایان نامه‌های دانشجویی به دلیل راهنمایی و مشاوره امتیاز کسب می‌کنند. از نظر بنده اگر قرار است استاد دانشگاه از این بخش امتیازی دریافت کند باید در بخش آموزشی باشد، زیرا استاد دانشگاه کاملا یک کار آموزشی انجام می‌دهد بنابراین نباید امتیاز پژوهشی دریافت کند. این موضوع سبب شده است تا اعضای هیئت علمی بدون انجام فعالیتی از امتیازات پژوهشی بهره‌مند شوند. 

راه‌حل‌های پیشنهادی شما برای هدفمندکردن پایان‌نامه‌ها و مقالات در راستای رفع نیازهای جامعه و نصعت چیست؟ آیا اقزایش یا کاهش امتیازهای بخش‌های مختلف آیین‌نامه می‌تواند یک پیشنهاد باشد؟

برای اینکه بند یک مقالات به سمت حل مسئله پیش رود باید برای آن حداقل‌هایی تعریف کنیم. به طوری که هر عضو هیئت علمی برای ارتقاء از استادیاری به دانشیاری دو مقاله که در جهت رفع نیاز‌های کشور است؛ ارائه کند. بهتر است حداقل‌هایی به این شکل که برخی از مقالات تک مولفی باشند در نظر گرفته شود. همچنین در ارتقاء اساتید نباید به حوزه‌های مختلف علوم مانند کشاورزی، فنی مهندسی، علوم انسانی و … نگاه یکسان داشته باشیم.

نگاه یکسان به تمام رشته‌ها در ارائه مقاله کار درستی نیست، زیرا در برخی از حوزه‌ها همچون فنی و مهندسی و علوم پایه چاپ مقاله آسان‌تر از این است که شخصی در حوزه علوم انسانی به ارائه مقاله بپردازد. برای مثال در برخی رشته‌ها مانند کشاورزی بازه زمانی انجام تحقیق طولانی‌تر است، بنابراین نباید از عضو هیأت علمی این گروه با گروه‌هایی که تحقیقات با یک آزمایش می‌تواند به نتیجه رسیده و قابل انتشار باشد، یکسان در نظر گرفته شود.

علاوه بر حوزه‌های مختلف علوم در بحث دانشگاه‌ها نیز آیین‌نامه ارتقاء اساتید نگاه یکسانی داشته است. به عنوان نمونه برخی از دانشگاه‌ها اصلا دانشجوی تحصیلات تکمیلی ندارند بنابراین لازم است، استاد دانشگاه در آن دانشگاه‌ها بیشتر بر پایه فعالیت آموزشی ارزیابی شود. همچنین خروجی دانشگاهی در مناطق محروم نمی‌تواند با خروجی دانشگاه‌های برتر یکی باشد، بنابراین نگاه یکسان به دانشگاه‌ها نیز مورد نقد است. پیشنهاد بنده در این زمینه به سه مورد ختم می‎شود؛ در واقع آیین‌نامه می‌تواند براساس مناطق مختلف کشور تدوین شود یا اینکه براساس حوزه‌های علمی که وجود دارد به عنوان مثال فنی و مهندسی، علوم انسانی و.. و یا براساس تقسیم بندی دانشگاهی، مانند دانشگاه صنعتی، جامع، علوم انسانی و … باشد. 

در ماده پنجم آیین‌نامه ارتقا برای اصلاح امتیازات بخش ماده پژوهشی در صورت نیاز، به دانشگاه‌ها  اختیار داده شده است، به نظر شما این مورد کاربردی است به ویژه حال که مسئله آمایش سرزمینی به طور کامل حل نشده است؟

ماده ۵ که اخیرا در آیین نامه گنجانده شده است تا حدودی دست دانشگاه‌هایی را که هیئت ممیزه مستقل دارند، باز کرده است بر این اساس دانشگاه‌ها می‌توانند بدون تغییر کف و سقف امتیازات، اصلاحاتی را براساس مأموریت‌های دانشگاه انجام دهند. اما مسئله اساسی در نظام آموزش عالی بحث عدم آمایش آموزش عالی است، چرا که در این صورت جذب هیئت علمی، پذیرش دانشجو و … براساس نیاز کشور انجام نمی‌شود. در این صورت با تدوین آیین‌نامه‌هایی منطبق با نیاز‌های مناطق می‌توان به مسائل و اولویت‌های مناطق مختلف کشور پاسخ گفت. این دانشگاه‌های مأموریت محور هستند که قابلیت پاسخ گویی به نیاز‌ها و حل مسائل کشور را دارند؛ بنابراین تهیه و تدوین آیین نامه‌ای منطبق با نیاز‌های مناطق، فعالیت‌های اعضای هیأت علمی نیز در آن راستا خواهد بود. 

از دیدگاه شما آیین‌نامه ارتقاء اساتید وزارت علوم می‌تواند برای تمام رشته‌ها و دانشگاه‌ها به صورت یکسان تدوین شود یا باید متناسب‌سازی صورت گیرد؟

 با توجه به اینکه مسائل حوزه علوم انسانی بسیار گسترده است به عنوان مثال از اعتیاد، تا بیکاری و عدالت آموزشی و … از این رو در صورتی که انگیزاننده‌هایی برای اساتید و دانشجویان این حوزه وجود داشته باشد، آن‌ها می‌توانند پژوهش‌های مختلفی در این زمینه انجام دهند. البته این مهم نیازمند شناسایی درست مسائل و ترسیم شبکه ارتباطی بین آن‌ها است تا مسائل دارای اولویت بیشتر و کمتر نیز مشخص شوند.
مشکل عمده‌ای که در این زمینه وجود دارد این است که موضوعات کار‌های پژوهشی ما تقریبا برگرفته از آخرین پژوهش‌هایی است که در مجلات خارجی به چاپ می‌رسند، و مسائل داخلی کمتر مورد توجه پژوهشگران دانشگاهی است و اغلب دانشجویان علاقمند هستند تا پایان نامه یا پژوهش‌های آزاد خود را براساس آخرین یافته‌های علمی منتشر شده در آن مجلات انجام دهند، که هرچند این به خودی خود ایرادی ندارد، اما توجه بیش از اندازه به آن موجب غفلت از مسائل داخلی می‌شود که هم اکنون نیز شاهد آن هستیم.

لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ ارائه شده است، تقریبا ۸۵ درصد بودجه دانشگاه صرف حقوق پرسنلی و اعضای هیئت علمی می‌شود، اما کمترین نظارتی بر روی آن وجود ندارد؛ و از آن پرسیده نمی‌شود که با این میزان از اعضای هیئت علمی تا کنون چه مسئله را حل کرده‌ای؟ بنابراین نیاز است تا بحث نظارت برعملکرد دانشگاه‌ها به طور جدی پیگیری شود، هر چند که در حال حاضر بودجه دانشگاه‌ها و حقوق اعضای هیئت علمی آن چنان حقوق خاصی نیست که بشود بر روی آن مانور داد، اما نظارت بر همین میزان دریافتی نیز به نظر الزامی است. برای افزایش ارتباط صنعت و دانشگاه نیز شاید نهاد‌های مالی واسط گزینه مناسبی باشند. به طوری که از طرفی نیاز‌های صنعت را شناسایی کند و از طرف دیگر صنعت را با دانشگاه مرتبط به موضوع هماهنگ کند. 

برای اینکه اساتید دانشگاهی به سمت پژوهش‌های کاربردی حرکت کنند و ارتباط صنعت و دانشگاه افزایش یابد؟ چه راه حلی دارید؟

اکنون ارائه دو مقاله با امتیاز یک طرح کلان پژوهشی برابری می‌کند از نظر بنده بهتر است امتیاز طرح‌های کلان افزایش یابد از طرفی یک مرجع ذی صلاح دیگر برای تشخیص میزان کارایی آن طرح پژوهشی پای کار بیاید. به طوری که اگر آن مرجع تشخیص داد که طرح پژوهشی استاد دانشگاه منجر به حله مسئله اساسی ملی شده است، فرد به طور مستقیم ارتقاء یابد. از سوی دیگر آن مرجع تشخیص خواهد داد که کار پژوهشی آن استاد ارزش ارتقاء را دارد یا یا نه. بنابراین تایید یک کمیته پژوهشی، فناوری در این زمینه می­تواند کارساز باشد.

برای افزایش ارتباط صنعت و دانشگاه نیز شاید نهاد‌های مالی واسطه گزینه مناسبی باشند. به طوری که از طرفی نیاز‌های صنعت را شناسایی کند و از طرف دیگر با دریافت پروپوزال از افراد یا گروه های علمی دانشگاهی، و بررسی و تصویب آن ارتباطی بین پژوهشگران دانشگاهی و صنعت برقرار شود. در این حالت حداقل برخی از اعضای هیأت علمی که در مسائل در حوزه تخصصی آنها است می توانند با انجام پژوهش و حل برخی از مسائل صنعت، امتیازهایی را برای ارتقاء کسب کند.

با وجود تمام صحبت‌ها در پایان پیشنهادتان برای آنکه آیین‌نامه‌ای بهتر و متناسب‌تر داشه باشیم، چیست؟

 به نظر بنده ایراد اصلی در ارتقاء فقط مربوط به آیین‌نامه نمی‌شود بلکه نظام ارتقا باید مورد بازنگری قرار گیرد. در حقیقت ما یک سری عناصر داخل سیستم و یک سری عناصر خارج از سیستم داریم. به همین منظور لازم است یک بسته سیاستی داشته باشیم که در آن مسائلی همچون تامین مالی، آمایش، سرزمینی آموزش عالی، ماموریت گرایی دانشگاه‌ها و … دیده شود؛ بنابراین تنها با تغییر آیین‌نامه ارتقاء اساتید به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید به همین منظور وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی باید به دنبال ایجاد یک بسته سیاستی باشند.