محمد مجید فولادگر و حامد سروری | آسیب‌شناسی و تحلیل انتخابات ریاست جمهوری 96

با توجه به ماهیت مردمسالارانه نظام اسلامی، باید انتخابات را یکی از تعیینکنندهترین تحولات جامعه ایران تلقی کرد.همچنین با نظر به تغییرات گسترده و سریعی که پس از روی کار آمدن هر جریان سیاسی در مناصب مختلف مدیریتی و حتی کارشناسی، علمی و سطوح پایین‌تر اداری کشور رخ می‌دهد، اهمیت نتایج انتخابات دوچندان می‌گردد.
تاکنون در فضای سیاسی کشور، جریان های سیاسی رقیب نتوانسته اند بر اصول و سیاست های کلان در سطح ملی به وحدت نظر برسند. به همین دلیل، شاهد دامنه گسترده‌ای از اختلاف نظرها بین جریانات و جناح‌های سیاسی هستیم. در چنین موقعیتی بعضاً موجودیت نظام سیاسی کشور به خطر افتاده و هزینههای سنگینی به کشور تحمیل شده است.این سلسله رویدادها باعث شده که مزایای برخورداری از احزاب سیاسی به منظور رقابت سازنده و مولد از دست رفته و برکات آن در زندگی و معیشت مردمی عینیت نیابد. به این ترتیبروی کار آمدن هرکدام از جناح‌های سیاسی در کشور، دلالت‌ها و تبعات خاص و پیچیدهای دارد که شاید در هیچ کشور دنیا نمی‌توان چنین اهمیتی برای نتیجه انتخابات قائل شد. برای مثال امروز افرادی در جریان اصلاحطلبی (البته نه همه آنها) وجود دارند که عملاً خود را سکولار میدانند و به بسیاری از آموزههای بنیادین قانون اساسی و انقلاب اسلامی باور ندارند.
انتخابات ریاست جمهوری سال96 با پیروزی 57% آقای روحانی به سرانجام رسید. در این انتخابات جریان اصولگرا و انقلابی با سه نامزد (آقایان رئیسی، قالیباف و میرسلیم) به میدان آمده بود و علی رغم ائتلاف دو نامزد اصلی پیش از انتخابات توفیقی در جلب حداکثری آراء پیدا نکرد. تحلیل صحیح و عمیق انتخابات این امکان را پدید می آورد که برای هر سوال پژوهشی و فرضیه احتمالی، پاسخ های قابل قبول و منطبق با واقعیت استخراج شود پاسخ‌هایی که بتواند مجموعه راهبردها و اقدامات شایسته‌تری را در کارزارهای بعدی ارائه نماید (هدف این تحقیق). هر یک از ، عوامل اثر گذار برای شکست جریان اصولگرا یا پیروزی جریان اعتدال، از محافل و مبادی مختلف به گوش می‌رسد اما تحلیلهای دقیقتر این امکان را مهیا میسازد که سهم و وزن هر کدام برای کاربست در انتخابات آینده تاحدودی به دست آید.

برای دریافت فایل کامل گزارش سیاستی با پژوهشکده سیاست‌پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت تماس حاصل فرمائید.